۱۰ نكته درباره پیشگیری از كودك آزاری
جوان بین: در سال های اخیر با گسترش فضای مجازی، اخبار گوناگونی از وقوع كودك آزاری به گوش می رسد، این درحالیست كه بر خلاف تصور برخی، كودك آزاری تنها شامل ابعاد جسمی نیست و امكان دارد در بعضی از رفتارهای روزمره مثل بی توجهی به رشد كودكان هم وجود داشته باشد.
به گزارش جوان بین به نقل از ایسنا، كودك آزاری پدیده ای جهانی و به دلایل گوناگونی در حال رشد است. در سال های اخیر به شكلی از كودك آزاری توجه شده كه با سایر انواع كودك آزاری تفاوت دارد و تحت عنوان «كودك آزاری ساختاری» شناخته می شود. این نوع كودك آزاری به نبود ساختارهای مناسب اجتماعی و اقتصادی برای پیشگیری از كودك آزاری اشاره می كند. بنابراین هم دانستن نكات زیر به آشنایی با انواع كودك آزاری و بخصوص كودك آزاری ساختاری كمك می كند:
۱- بنا بر آمار سازمان بهداشت جهانی، هرسال بیشتر از ۴۰ میلیون كودك در جهان مورد انواع آزارها قرار می گیرند.
۲- كودك آزاری رفتاری است كه از سوی بزرگسالان مانند والدین، سرپرستان، معلمان و... نسبت به كودكان انجام می گردد و به سلامت جسمی و روانی آنان صدمه می رساند.
۳- كودك آزاری در انواع گوناگون جسمی، عاطفی، روانی، غفلت، سوء استفاده در اشكال جنسی و بهره كشی اقتصادی صورت می گیرد.
۴- نتایج صدمه زای انواع كودك آزاری به جنبه خاصی از رشد كودك مثل ابعاد جسمی و روانی محدود نمی گردد، بلكه اثرات آن تا بزرگسالی ادامه پیدا می كند و در خیلی از موارد به چرخه كودك آزاری می انجامد و كودك قربانی در بزرگسالی به آزارگر تبدیل می گردد.
۵- مهم ترین خصوصیت كودك آزاری ساختاری این است كه بر خلاف سایر انواع كودك آزاری، كودك توسط فرد یا افرادی مورد آزار قرار نمی گیرد بلكه آسیبی كه به كودك وارد می گردد از ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ناشی می گردد. نمونه های این نوع كودك آزاری را می توان در حوزه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مورد بررسی قرار داد.
۶- در حوزه اقتصادی كار كودكان نمونه بارز كودك آزاری ساختاری است. كار كودك از این نظر آزار به حساب می آید كه مانع دستیابی او به حقوق اساسی وی همچون آموزش، بهداشت، سلامت، بازی و شادی است. در واقع كار الزامی كودك از جانب پدر و مادر صورت نمی گیرد بلكه شرایط نامناسب اقتصادی جامعه كه محصول ساختار اقتصادی می باشد كار الزامی را به وی تحمیل می كند.
۷- نمونه های دیگر كودك آزاری در حوزه اقتصادی، كودكان بازمانده از تحصیل و ازدواج در سنین پایین است كه هر دو به سلامت جسمی و روانی كودك صدمه می رساند. همینطور بازماندن از تحصیل به دلایل اقتصادی، یعنی در نظر گرفتن آموزش بعنوان یك كالا و نه یك حق اساسی؛ به عبارت دیگر آموزش از این دیدگاه كالایی است كه كودكان محروم نمی توانند از آن بهره مند شوند.
۸- در حوزه اجتماعی و فرهنگی هم می توان از آزارهایی كه از نظام آموزشی مانند رقابت، آموزش مبتنی بر حافظه، نمره گرایی، فضای نامناسب آموزشی، كمبود مدرسه، تعداد زیاد دانش آموزان در هر كلاس، آموزش در نوبت پس از ظهر كه با خستگی دانش آموزان همراه می باشد نام برد. دادن تكالیف درسی زیاد به كودكان هم مانع استراحت و خواب كافی آنها می گردد.
۹- تبعیض و بخصوص تبعیض جنسیتی كه جنبه فردی ندارد و به فرهنگ تبدیل گشته است، نمونه دیگری از كودك آزاری ساختاری در حوزه اجتماعی و فرهنگی است.
۱۰- دولت ها می توانند با امكاناتی كه در اختیار دارند و با برنامه ریزی اجتماعی درسطح كلان با فقر زدایی و بهبود شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه در كاهش آن بكوشند. مشاركت همگان راه دیگری برای كاهش این آزارهاست. مشاركت سازمان های دولتی و غیر دولتی، مراكز علمی و پژوهشی، خانواده ها و خود كودكان هم عامل مهمی در كاهش انواع خشونت نسبت به كودكان به شمار می روند.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب