یادداشت مهمان؛
تاریخ معاصر حاشیه نشین های کشور روایت نشده است
جوان بین: تاریخ مردم، تاریخ توده ها، حاشیه نشین ها، روستاییان و شهرستانی ها هنوز به درستی روایت نشده است. نه فقط درست روایت نشده، بلکه اصلاً روایت نشده است.
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: کتاب «ننگ سالی؛ خاطرات مردم محله علیقلی آقا اصفهان از دوره کشف حجاب رضاخانی و ممنوعیت روضه» نوشته فائزه دره گزنی سال ۱۴۰۱ توسط انتشارات راه یار منتشر و راهی بازار نشر شد.
یاسر عسگری، پژوهشگر فرهنگ و تاریخ معاصر و ناشر این کتاب یادداشتی درباره ی آن نوشته که برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته است.
مشروح متن این یادداشت را در ادامه می خوانیم؛
۱. روایت های مردمی، تاریخ مردمی یا تاریخ توده ها و حاشیه نشین ها، همچون کتابهای خواندنی و جذابی هستند که می توانند مسیر تاریخ نگاری رسمی و دانشگاهی را تغییر بدهند؛ نگاه پژوهشگران را جامع و افق دید آنها را ارتقا دهد؛ به موضوعات و اتفاقات جدیدی بپردازد که تا حالا ناگفته مانده است؛ جلوی انحرافات و اشتباهات تاریخی و حکمرانی را بگیرد؛ دستمایه دهها و صدها تحقیق و پایان نامه و داستان و فیلمنامه و مستند بشود و با اهمیت تر از همه، هویت سازی بکند و به تعبیر دقیق تر، پرده از هویت واقعی جامعه بردارد و هویت واقعی مردمی را پرده برداری کند. هویت اسلامی و هویت انقلابی و فرهنگ ریشه دار سرزمین مان را در معرض نمایش و دید همگان قرار دهد.
۲. کتاب «ننگ سالی» (نوشته فائزه دره گزنی) خاطرات مردم محله علی قلی آقای اصفهان از دوران کشف حجاب، ممنوعیت روضه امام حسین(ع) و مناسک مذهبی و قحطی دوره پهلوی اول است. این کتاب بیان کننده سال های روایت نشده و کمتر روایت شده تاریخ معاصر ایران و تاریخ مردم اصفهان است. البته اسم خوب و بامُسمّایی هم برای کتاب انتخاب شده است: «ننگ سالی». واقعاً باید سال های حضور و حاکمیت خاندان منحط و وابسته و فاسد پهلوی را لکّه ننگی برای تاریخ ایران دانست؛ به خاطر خیانت ها و جنایت هایی که در حق مردم، فرهنگ ایرانی، هویت اسلامی و حتی جغرافیای فرهنگی و سرزمینی این کشور انجام دادند. متأسفانه این دوره خفقان و انحطاط کشور، در رسانه های غربی و غربگراها به عنوان دوره شکوفایی و تمدن و مدنیت یاد می شود!! شاید همین یک کتاب «ننگ سالی» برای رسوا کردن دوره رضاخانی کافی باشد و جلوی تطهیر پهلوی و پهلوی ستایی را می گیرد و جنایت ها و خیانت ها و ضعف های دوره رضاخانی را بیان می کند.
۳. کتاب «ننگ سالی» جلوی تحریف تاریخ را می گیرد؛ خصوصاً تاریخ مردم اصفهان که برای حفظ فرهنگ ریشه دار و هویت دینی و احیای شعائر دینی شان، جانفشانی کردند و از این منظر، می تواند یکی از مصادیق «جهاد تبیین» قلمداد شود. به نظرم باید پدرها و مادرها، پدربزرگ ها و مادربزرگ ها و کهنسالان خاطرات و ناگفته های زندگی و وضعیت خودرا با جزییات بیان کنند: از وضعیت اجتماعی و آموزشی و رفاهی نابسامان آن دوره بگویند؛ از بی سوادی فراگیر و فقر شدید و همگانی بگویند تا فساد شخصی و ساختاری درباریان و حاکمان و مدیران در سراسر کشور؛ از خفقان و فقدان آزادی بیان و ترس همگانی بگویند تا وابستگی کشور و حاکمیت مفسدین و جاسوسان و نفوذی ها در دوره پهلوی. نمی دانم سریال «کلاه پهلوی» و «کیف انگلیسی» را چقدر دنبال می کردید و می دیدید، ولی این کتاب و کتب مشابه آن (مانند «ماکسیم بر بام» و «به خون کشیده شد خیابان» و... ) نشان داد که بسیاری از حوادث این سریال برگرفته از تحقیقات تاریخی و واقعیت های خارجی بوده است و اگر نویسندگان و پژوهشگران این سریالهای تاریخی، دسترسی به این خاطرات داشتند، بمراتب می توانستند سریالهای بهتری بسازند.
۴. مطالعات تاریخی علاوه بر جذابیت همیشگی اش، تجربه آموز، درس آموز و عبرت آموز است. یکی از درسهای مطالعه کتاب این است که هر فردی با دین مردم در بیفتد، عاقبت وحشتناکی دارد و خوش عاقبت نمی گردد. اینکه عاقبت آن آجان ها (نیروهای ژاندارمری) خدانترس و معادناباوری که مردم را می ترساندند و جلوی زنان و دختران مردم را می گرفتند و با خشونت و وحشی گری چادر و روسری از سرشان می کشیدند، چه شده است؟ آنها، عاقبت الامر، بدبخت و بیمار و مفلوک و زمینگیر شدند. (طبق خاطره صفحه۲۴) برخی آجان ها از خدا و پیغمبر می ترسیدند و رعایت حال زنان و دختران مردم را می کردند ولی برخی خبیث و بی رحم و سنگدل بودند و مردم را اذیت می کردند و جنایت هایی را مرتکب شدند. یک درس مطالعه کتاب این است که عاقبت برخی کارهای بد و شر، گاهی در همین دنیا و دوره حیات آدم ها آشکار می کند. این که رضاخان و خاندان سلطنتی در اواخرعمرشان به چه فلاکت و بدبختی رسیده بودند و درکجا و چه وضعیتی تبعید شدند و گذران عمر می کردند. مطالعه کتاب این درس را می دهد که مردم برای حفظ دین و آموزه های دینی شان جانفشانی و فداکاری می کنند. این که مردم این سرزمین، دیندار، دارای فرهنگی اصیل و اهل ایمان و فداکاری هستند. غم اصلی مردم، غم دین و حفظ هویت است. نه این که غم دنیا و معیشت و نگرانی آینده و... را نداشته باشند، ولی با اهمیت ترین غم آنها، غم حفظ دین و هویت است. غم دین و هویت دینی اصالت دارد و در وجود مردم این سرزمین نهادینه و عمیق است. درس دیگر این است که مردم نباید ناامید باشند و در کنار تلاش و جهاد برای تغییر وضعیت و ایجاد شرایط مطلوب، صبر و تحمل هم داشته باشند و به لطف خدا امیدوار باشند. مشکلات هرچند سخت باشد، تمام می شود و اگر اهل جهاد و کوشش برای تغییر شرایط باشیم مشمول لطف خدا و نصرت الهی می شویم.
۵. در حوزه «حجاب»، بیشتر مطالعات نظری یا روایی بوده و تجربیات میدانی و تجربه زیسته در این زمینه محدود بوده و کنشگران و فعالان این عرصه کمتر از حوادث تاریخی این حوزه باخبر هستند و مطالعات تاریخی این عرصه مورد غفلت قرار گرفته است. باتوجه به جدی شدن تاریخ شفاهی و تجربه نگاری، کتاب «ننگ سالی» را می توان جزو کتاب های تاریخ شفاهی در موضوع حجاب قلمداد کرد و در کنار کتابهای «روز آزادی زن: تاریخ شفاهی قیام ۱۷ دی ۱۳۵۶ مشهد» (نوشته سمیه ذوقی)، «ماکسیم بر بام: قیام مسجد گوهرشاد به روایت شاهدان عینی» (نوشته اکرم یعقوبی)، «به خون کشیده شد خیابان: خاطرات مقاومت مردم خراسان در مقابل کشف حجاب رضاخانی» (نوشته مهناز کوشکی) و «خانه تاب: سیری در فرهنگ عامه اصفهان در گذر زمانی سالهای ۱۳۱۴ تا ۱۳۲۰» (نوشته نرگس لقمانیان) به فعالان و کنشگران این عرصه پیشنهاد کرد.
۶. متأسفانه باید اذعان کرد که تاریخ مردم، تاریخ توده ها، حاشیه نشین ها، روستاییان و شهرستانی ها هنوز به درستی روایت نشده است. نه فقط درست روایت نشده، بلکه اصلاً روایت نشده است. تاریخ سرزمین مان پر از قهرمان هست و شاید کمتر کشوری در دنیا داریم که این همه قهرمان و در این گستره زمانی و جغرافیایی داشته باشد. قهرمانان واقعی ما همین مردم مومن و معتقد هستند که امام و رهبری روی این مردم تاکید دارند. دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی (مجموعه حسینیه هنر) درصدد است که با قالب هایی مثل کتاب و مستند، روایت های مردمی از تاریخ و حوادث انقلاب اسلامی را بیان کند و معتقد می باشد روایت های قهرمانی های مردم باید به درستی و دقیق، ثبت و ضبط بشود و همه دلسوزان و مراکز و ناشران و پژوهشگران باید برای ثبت و روایت قهرمانی ها و فداکاری های مردم این سرزمین بسیج بشوند تا نسل های جدید و آینده بدانند که برای حفظ این خاک، پیشرفت و اقتدار و استقلال کشور، پاسداری از فرهنگ و هویت ملی و دینی مردم، چه فداکاریهایی انجام شده است و چقدر باید فداکاری کرد.
متأسفانه غالب مراکز فرهنگی و علمی ما به تاریخ شفاهی و تجربه نگاری و ثبت تجربه زیسته افراد، مراکز و موضوعات کم توجه اند و از آن به عنوان محملی برای نظریه پردازی علوم انسانی و علوم اجتماعی و تولید علم بومی و اصلاح ساختاری و سیاست گذاری و حکمرانی، غافل هستند. الان بزرگترین بانک تاریخ شفاهی مردمی دنیا، در آمریکا و مرتبط به وزارت آموزش آنست که بالای چند میلیون ساعت گفتگو و خاطره ثبت و ضبط شده است ولی ما دراین زمینه ضعیف و غافل هستیم. باید همه ادارات و نهادها و مراکز فرهنگی و انقلابی دست به دست هم بدهند تا تجربیات و روایت ها و خاطرات مردمی را ثبت و ضبط نماییم تا هم از هویت و فرهنگ خودمان دفاع نماییم و هم جلوی تحریف تاریخ و شیطنت دشمنان را بگیریم و هم مسیر مطمئن تری برای نسل آینده طراحی و سیاست گذاری نماییم.
۷. جا دارد در کنار بازنمایی رسانه ای اماکن و مراکز فرهنگی و تفریحی اصفهان، توجه ویژه ای به محله و بافت تاریخی و هویتی محله علی آقای اصفهان و دیگر محلات تاریخی و هویت نمای شهرها و مناطق دیگر بشود. این محله هم به عنوان میراث فرهنگی و هویتی اصفهان مطرح و تبلیغ بشود و هم هویت تاریخی مردمی اصفهان قلمداد شود. ما از این دست و محلات تاریخی و هویت ساز در کشور کم نداریم و بااینکه متأسفانه ساختار شهرسازی مدرن، بسیاری از آنها را تخریب و نابود کرده ولی باید به فکر محلات باقیمانده بود. از جهت حفظ این جهت هویت مردمی، حافظه تاریخی و مدلی از شهرسازی های اسلامی و بومی، این محله اصفهانی و دیگر محلات مشابه می توانند در سطح کشوری ممتاز و خاص و نمونه تحقیقی و تحققی باشد.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب